این روزهای درسا + یه عالمه شیطونی
امروز ٢٢/٥/٩٠ یعنی یه هفته مونده تا ١١ ماهگیت از کجا شروع کنم برات دخترکه ناز مامان اومدم از کارهایی که می کنی و جدید یاد گرفتی بگم برات ....
اول از همه اینکه بیشتر وقتتو تو آشپزخونه میگذرونی ،یعنی تو کابینت های آشپزخونه میگذرونی حالا دیگه تو میتونی چند تا از کلمه ها مثل :
بیا بیا !!!
بده !!!
نی نی !!!
نه !!!
دس دسی !!!
عباسی که منظورت همون تاب تاب عباسیه !!!
جیک جیک !!!
میو میو !!!
و یه کلمه ی خوشگل که نمی دونم معنیش چیه (بیژی بیژی )!!!
و....اینا رو بگی
میتونی بایستی بدون اینکه جایی رو بگیری چند بار تا حالا هم دو سه قدمی راه رفتی اما می ترسی راه بری ،از پله ی خونمون و تخت بالا و پایین میری و به عبارتی از در و دیوار بالا و پایین میری
وقتی می خوای با من حرف بزنی با انگشت اشارت راجع به چیزی که داری در موردش حرف میزنی اونو بهم نشون میدی
دالی بازیت منو کشته وایییییییییی خیلی ناز دالی بازی می کنی با مامان وقتی که استخرت بدون آبه و تو اون تویی قشنگ میشینی و پا میشی دالی می کنی یا می ری پشت یه جا قایم میشی خودتو بهم نشون میدی قربونت برم من قربونه خودتو تک تکه چیزایی که یاد میگیری عشقم همین الانم اومدی تو اتاق پیش مامان
و در آخر اینو بگم که بخاطر این دیر به دیر آپ میکنم که همه ی حواسم به تو هست و شیطنت های تو نمیزاره عزیزم ایشالله که همیشه سلامت باشی و روز به روز شیطون تر عشقم
و یه عالمه بوس